پنج شنبه های شاد
ابتکار خیریه معاک برای بچه های محله هرندی
حمیدرضا بوجاریان – منطقه ۱۲ خنده برای بچههایی که در خیابانهای محله هرندی هر روز با چهره پلید اعتیاد روبهرو میشوند گوهری نایاب است؛ گوهری که پیدا کردنش در مؤسسهای که از سال ۱۳۸۲ چراغش به همت خیّران روشن شده است آنقدرها هم سخت نیست. مؤسسه خیریه «معاک» را بسیاری از جوانان و نوجوانان محله هرندی میشناسند. مؤسسهای که این روزها خدماتی که به بچههای کمسن و سال محله میدهد منحصر به این محله نیست و از محلههای مجاور هرندی هم به آن رفتوآمد دارند. نشاندن لبخند به لب بچهها یکی از این کارهاست که به بهانههای مختلف انجام میشود. سری به این مؤسسه زده و از بچهها درباره شادیهایی که در معاک تجربه کردهاند پرسیدهایم.
در بزرگ چوبی مؤسسه با نقش و نگارهایی که دارد این تصور را در ذهن ایجاد میکند که با محیطی رسمی و خشک مواجه خواهیم شد. اما با ورود به مؤسسه، نخستین چیزی که جلب توجه میکند سر و صدای موسیقی و جیغ و داد بچههایی است که از طبقه پنجم به گوش میرسد. دختری نوجوان نقش نگهبان را ایفا میکند. او پشت اتاقک شیشهای با احترام ایستاده و از ما دعوت میکند تا به جشن لبخند بچههای مؤسسه معاک برویم. طبقات را یکی یکی بالا میرویم. با بالا رفتن از پلهها سر و صدا هم بیشتر و بیشتر میشود. صدای قهقهه بچهها و دست زدن آنها هر لحظه بلندتر میشود.
صدا از سالن اجتماعات مؤسسه که مملو از بچههاست به گوش میرسد. خواننده جوان با آهنگهای شاد بچهها را به وجد آورده است و آنها سر از پا نمیشناسند و روی پایشانبند نیستند. هر کودکی درگوشهای مشغول ورجه ورجه کردن است و لحظات شادی را برای خود میسازد. گروه موزیک، موسیقی آشنایی را مینوازد و بچهها با همزبانی آهنگ آشنایی را زمزمه میکنند. آنقدر با هم هماهنگ هستند که میتوانند گروه همخوانی بزرگی را تشکیل دهند. مجری که بچهها را سر ذوق آورده است از برخی از آنها میخواهد روی سن بیایند و هنرنمایی کنند؛ هنرنمایی که تا آخر وقت نقل محفل بچهها میشود.
استعدادی برای خنداندن
«فرید عباسی» و «پرند شاهیوندی» از بچههای مؤسسه حسابی سرگرم بازی هستند و کیفشان کوک است. فرید ۱۳ ساله از ۴ سال پیش تاکنون روزهای شادی را در مؤسسه تجربه کرده است.
او بازیگوشیهای خاص خود را دارد و اهل شوخی است: «لطیفههای زیادی بلدم. هر بار مراسمی باشد من مجلس را گرم میکنم و بچهها از حضورم استقبال میکنند. استعداد زیادی در اجرای استندآپ کمدی دارم و از اینکه بچهها را بخندانم خیلی خوشم میآید. فرصتی است که استعدادم را در این زمینه نشان بدهم.»
شاهیوندی برخلاف فرید، آرام و از چهرهاش معلوم است که از دانشآموزان درسخوان مؤسسه است: «از وقتی که برنامههای شاد و تفریحی در مؤسسه اجرا میشود تأثیر مثبتی روی درسم گذاشته است. تلاش میکنم با تقویت روحی و درسی معدلم را به ۲۰ برسانم.»
یاد گرفتیم با هم بخندیم
«تارا شاهیوندی» خواهر پرند است. آنان مدتی پیش از کردستان به تهران و محله هرندی آمدهاند. با اینکه درسشان خوب است اما از اینکه در فضای مؤسسه میتوانند شادتر از خانه باشند خوشحالند. تارا میگوید: «کلمهای نیست که بتوانم با آن مؤسسه را توصیف کنم. اینجا عالی است و جای دیگری در محله نیست که اینقدر به ما و بچههای دیگر خوش بگذرد.» او ادامه میدهد: «مؤسسه به ما یاد داده است که در کنار شاد بودن به دوستان دیگرمان هم کمک و کاری کنیم که با هم بخندیم.»
روزهای شاد برای بچههای معاک
زندگی در محلهای که آسیبهای اجتماعی در آن موج میزند، فرصتی برای شادی و بازیهای کودکانه برای بچههای ساکن محله باقی نگذاشته است. اما مؤسسه معاک در دل محله هرندی فضایی امن را ایجاد کرده تا بچهها در این فضا کودکی کنند. «زهرا صالحی» مسئول پرورشی مؤسسه در اینباره میگوید: :«بچهها در خانههای تنگ و ترش با جمعیت زیادی زندگی میکنند. از بچههای مؤسسه پرسیده بودیم که چه نیازی دارند. بچهها در نامههای خود به ما گفتند که به شادی نیاز دارند. به همین دلیل سعی کردیم کنار برنامههای درسی و آموزشی که در مؤسسه اجرا میکنیم برنامههای شاد را هم در دستور کار قرار دهیم.» او ادامه میدهد: «روزهای پنجشنبه برای بچههایی که در مؤسسه پذیرش شدهاند روز خاصی است. بچهها یک روز خوب را در کلاسهای موسیقی، بازی، نقاشی و جمعهای شاد میگذرانند.
شادی در این محله به قدری برای بچهها کیمیاست که بسیاری از بچهها پنجشنبهها حاضر نیستند به خانههایشان بروند و دوست دارند در مؤسسه بمانند. این مسئله مسئولیت ما را برای شاد نگه داشتن بچهها در مؤسسه دوچندان کرده است.»